اما تاریخچه حقیقی این نماد 900ساله چیست؟ آیا همانگونه که در افواه رایج است، این برج منسوب به یکی از پادشاهان سلجوقی است؟ آنطور که نویسنده این مطلب روایت میکند، این برج نه تنها ربطی به طغرلهای چندگانه سلجوقی ندارد، بلکه گورستان عارفی است که در زمان خود از معتبرترین عرفای ایران شناخته میشده است.
برج طغرل یکی از قدیمیترین بناهای به جا مانده در شهر تهران است که با از بیش از 900 سال قدمت همچنان برقرار و سر پاست. فارغ از بحثهای شهری و تاریخی ری و ویژگیهای قسمتی از ری که این اثر مهم تاریخ معماری ایران در آن قرار دارد، برج طغرل یکی از مشخصات و نشانههای کل تهران است.
بنابراین بد نیست که نگاهی دقیقتر به این برج داشته باشیم و بررسی کنیم که این برج متعلق به چه کسی و چه دورانی است؟ بعد از اسلام، شهر ری، در توسعه تاریخی خودش در قرون اولیه از کیفیت بالایی برخوردار بود و در دوره آل بویه یکی از مهمترین شهرهای تهران را تشکیل میداد که مرکز یکی از حکومتهای آل بویه بود و منجر به یک مرکز فرهنگی و علمی شد.
این توسعه فرهنگی و علمی، شهر ری را در قالب بزرگان و دانشمندانی که متعلق به ری بودند و با نام رازی شناخته میشوند، میبینیم. ری بعدها در زمان حکومت سلجوقیان همچنان اهمیت خودش را حفظ کرد. این اعتبار و عزت ری تا حمله مغول که منجر به ویرانی و سقوط آن بود ادامه پیدا کرد و عصر طلایی شهر ری را در دوره اسلامی رقم زد.
ری «زاویه» ابراهیم خواص، عارف بزرگ این قرون، بود و بر اساس متون و اسناد تاریخی موقوفات ری نیز به نام او خوانده میشد. شهرهای مهم ایران هرکدام گاه «زاویه» و جایگاه اهل تصوف بودند که هر کدام، اعتبار آن شهر محسوب میشدند. مثل بایزید بسطامی در شهر بسطام، یا احمد غزالی در قزوین.
اعتبار ابراهیم خواص در ری به حدی بود که پس از فوتش در دوره سلاجقه و اواخر آن، در محل خانقاه و مکان زاویه او، برج طغرل (برج یادمانی) ساخته شد. برجهای یادمانی در این دوره برجهایی بودند که برای یابود اشخاص مهم، اعاظم و اکابر ساخته میشدند. ساختمان چنین برجهایی را در این دوره در مسیر جنوبی البرز میبینیم که نمونههای متعددی دارند، مثل برج «مهماندوست» و برجهای دیگر که این دوره باقی ماندهاند.
اما اینکه چرا نام برج طغرل در برههای از زمان فراموش شد و تغییر و تحول پیدا کرد، بسیار مهم است که گاه خاستگاه این رخدادها، حوادث تاریخی و تغییر و تحولات اجتماعی است. پس از حمله مغول به ایران و روی کار آمدن حکومت صفویه و قدرت گرفتن تشیع در کشور و رسمیت شیعه امامیه میبینیم که حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) اهمیت بیشتری پیدا میکند.
شاه طهماسب به زیارت شاه عبدالعظیم میرفت و تهران از این دوره- به دلیل توجهی که به این مکان زیارتی از طرف این شاه صفوی به عمل میآمد تهران شد. بنابراین موقوفه ری هم به حضرت عبدالعظیم حسنی منتقل شد اما نام «زاویه» چون متعلق به علما نبود و ویژگی عرفا بود در موقوفه باقی ماند که نشاندهنده متن جابهجایی موقوفه در این برهه تاریخی است.
بعدها بر اساس اسناد مختلف سفرنامهنویسان میبینیم که برج طغرل را به نام برج یزید مینامیدند. این رفتار گاهی در دوران تشیع دیده میشد که برای اینکه ارزش بعضی از مکانهایی که مورد زیارت اهل سنت بودند در نظر مردم کاسته شود، به نامهایی همچون هارون یا یزید میخواندند.
به برج طغرل، در دورهای برج یزید هم گفته میشد. این عنوان در اسناد و مدارک موجود است، در حالی که میدانیم در ری دو برج مهم وجود دارد که یکی برج سنگی فخرالدوله (پادشاه دیلمی) است ودیگری برج آجری که در مقابل کوه تبرک همچون دم شیر برافراشته بوده است.
این برج دوم موقعیت برج طغرل را در مقابل کوه تبرک (که بر اثر فعالیت کارخانه سیمان شهر ری مصرف و خورده شد و حالت قبلی خودش را ندارد)، نشان میدهد. به طور کل، برج یزید نامی بود که در اسناد برای برج طغرل دیده میشد تا زمانی که ناصرالدین شاه در یکی از سفرهایش در یک توتستان در نزدیکی همین برج توقف کرد و وقتی فهمید که نام این برج، «یزید» است به اعتمادالسلطنه فرمان داد که در شان حکومت ایران نیست که یزید در آن دارای برجی باشد و باید نام آن را مورد تحقیق قرار دهید و آن را تغییر دهید.
مطالعات و تحقیقاتی که اعتماد السلطنه در آن مدت کوتاه به عمل آورد او را بیشتر متوجه حضور طغرل اول و سوم (پادشاهان سلجوقی) کرد. البته در مورد طغرل سوم باید گفت که حدس غلطی است، چرا که طغرل سوم در یکی از جنگهای منطقه جنوبی ری، توسط سلطان محمد خوارزمشاه کشته شد، و یارانش او را شبانه در نزدیکی امام زاده صالح در کنار چناری که چند سال پیش بقایای آن کنده شد، دفن کردند.
اما طغرل اول، پادشاه سلجوقی، که تاج دو قلو را با خلیفه زمان بر سر گذاشت از چنان اهمیتی برخوردار بود که به پایتخت فرا خوانده شد و بر اساس اسناد قدیمی در ری دفن شد. به هر شکل نام طغرل از این زمان به این برج داده شد و از دوران ناصری به این طرف، نام برج یزید از روی آن برداشته و دوباره به نام برج طغرل خوانده شد. البته بعدها برج نقارهخانهای که برج دیدهبانی معماری دوره سلجوقی یا ایلخانی محسوب میشود و در نزدیکی گنبد اینانج در ری قرار دارد برج یزید نامیده شد که البته آن هم تداوم چندانی نداشت.
به هر صورت این نوع تاثیرات، رفتارها و تغییرات نامی در منطقه ایران و شهرهای کشور ما در آن زمان متداول و رایج بوده است. اما چیزی که مهم است، این است که این مکان را نمیتوان گنبد یک شاهنشاه دانست، بلکه برج طغرل، گور یک درویش است و شاید ایجاد گورستان ابن بابویه فعلی هم به همین دلیل بوده است.
گنبد این برج بر اثر دو زلزله اخیر تهران که در دهههای 60 و 70 رخ داد ویران شد و آسیبهایی را به این برج وارد کرد که خوشبختانه توسط سازمان میراث فرهنگی، مرمت و بازسازی شد و میتوان گفت مرمت و فضاسازیای که در محدوده برج صورت گرفته وضعیت بهتری را نسبت به دو دهه اخیر برای آن رقم زده است. برای این برج طرح توسعهای توسط شرکت مهرازان در دهه 70 تهیه شد که مصوب شهرداری و میراث فرهنگی وقت بود که به دلیل مسائل مالی وقفهای در آن ایجاد شد.
این طرح به نوعی آزادسازی فضای برج پرداخت و قرار بود همه فضاهای اطراف برج تخریب شوند تا مجددا باغ و وضعیت برج به شکل گذشته درآید. البته فرهنگسرایی هم در منهای 1و منهای 2 این مجموعه طراحی شده که به بنای اصلی برج صدمهای وارد نکند. این بازسازی در دهه 80 دوباره از سر گرفته شد و همچنان ادامه دارد.
معماری آنلاین